پیوندزدن گیاهان
پیوندزدن گیاهان

آموزش پیوند زدن درختان میوه

آموزش پیوند زدن درختان میوه

پيوند از نظر فيزيولوژيكي و بيولوژي

پيوند زدن كه در حقيقت عبارت از زخم كردن و قطع مقدار زيادي از شاخ و برگ گياه و بعداً مجبور كردن دو نبات مختلف به زندگاني با يكديگر است، تغييرات فيزيولوژيكي و بيولوژيكي مخصوصي در گياه پيوندي جديد به وجود مي آورد.

جوش خوردن پيوندك و پايه

براي اينكه فسمت هاي مختلف دو گياه بتواند با يكديگر زندگاني كرده و توليد نهال جديد كند و بهره كافي دهد بايد اتصال اين دو قسمت با يكديگر كامل باشد يعني باهم جوش خورده يكي شود.اين موضوع ممكن نيست مگر آنكه پايه و پيوندك با يكديگر نمو نموده و سلولهاي محل اتصال با يكديگر شروع به فعاليت كرده نسج جواني به وجود آورد.براي حصول اين مقصود، بايد دو طبقه مولده پايه و پيوندك با يكديگر منطبق شده به يكديگر بچسبند يعني هيچ قسم مانع از مايع يا جامد و يا بخار بين آنها قرار نگيرد.

در نباتات علفي تقريباً تمام سلولهاي پايه و پيوندك نمو كرده يك نوع سنجش پارانشيمي توليد مي كند كه فضاي بين پايه و پيوندك را پر مي نمايد.در نباتات خشبي اين عمل تقريباً فقط بوسيله سلولهاي طبقه مولده انجام مي گيرد.پس از آنكه فضاي بين پايه و پيوند به وسيله اين نسج پر شد يك طبقه از سلولهاي آن تبديل به طبقه مولده شده و شبيه پلي رابط بين طبقه مولده پايه و اين طبقه در پيوندك مي شود كه من بعد مانند كامبيوم معمولي درخت در داخل توليد آوندهاي چوبي نموده و در خارج تشكيل آوندهاي آبكشي مي دهدو بدين ترتيب اتصال و يكسره شدن آوندها از پايه به پيوند عملي مي شود.

در نباتات دو لپه اگر مانع تجانس پايه و پيوندك در بين نباشد جوش خوردن دو قسمت درخت پيوندي حتمي است ولي در نباتات يك لپه اين امر غير ممكن است و اگر هم پايه با پيوندك جوش بخورد دوام آن حداكثر يك سال خواهد بود.( بنا بر تجربيات شوبرت در كتاب موليش) علت عدم موفقيت درپيوند كردن نباتات يك لپه مانند درخت خرما ، فقدان ساختمان ثانوي و عدم وجود طبقه مولده متصل به هم مي باشد.

قرابت پيوندك با پايه

جوش خوردن پايه و پيوندك تابع دقت در عمل قرار دادن پيوندك روي پايه مي باشد ، يعني دو طبقه مولده بايد حتماً با يكديگر تماس حاصل كنند ولي براي منظور مورد بحث يعني جوش خوردن دو قسمت با يكديگر اين شرط كافي نيست زيرا علاوه بر لزوم تطبيق دو طبقه مولده طبيعت دو گياه مورد عمل نيز بايد با يكديگر وفق دهد و يا به عبارت ديگر تجانس و قرابتي نيز بين انها برقرار باشد.تا عمر درخت پيوندي زياد شده و بهره كافي دهد.در پاره اي از نباتات مشاهده مي شود كه دو نوع گياه مختلف مانند درخت گلابي و درخت به كاملاً با يكديگر جوش خورده توليد درختي پر بهره و نسبتاً قوي مي نمايد.در بعضي از درختان ديگر حتي افراد يك جنس را كه ژانر مي نامند نمي توان با يكديگر پيوند نمود مثلاً سيب و گلابي كه هر دو از يك جنس ولي جور مختلف مي باشند اغلب با يكديگر جوش نمي خورند و اگر هم اتفاقاً پايه .و پيوندك با يكديگر جوش خورد عمر درخت پيوندي خيلي كوتاه مي باشد و از نظر اقتصادي كم بهره خواهد بود.اين قرابت و تجانس كه امري است طبيعي گاهي به اندازه كار پيوند زدن را مشك مي كند كه پاره اي از درخت هاي سيب را نمي توان با يكديگر پيوند نمود.مثلاً درخت سيبي كه داراي چوب نرم است و درخت سيبي كه چوب آن سخت مي باشد با يكديگر قابل پيوند نيست.

موضوع تجانس بين پايه و پيوند كه از مسائل مهم پيوند زدن و يكي از شرايط لازم موفقيت در عمل پيوند مي باشد كاملاً تجربي است .يعني فقط عمل و ازمايش نشان مي دهد كه چه نوع گياهي يانبات ديگر قابل پيوند كردن است.

در قاعده عمومي و بطور كلي مي توان گفت كه گونه هاي مختلف يك جنس با يكديگر قابل پيوند كردن مي باشد.موفقيت در پيوند دو جنس مختلف مشكل و به طور استثناء حاصل مي شود ودر چنين مواقع درخت پيوندي ضعيف و يا كم عمر است و پيوند افراد و خانواده مختلف با يكديگر غير ممكن است.

اثر متقابل پيوندك و پايه روي يكديگر و نتايج آن

عده اي از دانشمندان ( من جمله موليش) معتقد هستند كه پايه و پيوندك در يكديگر تاثير ندارند زيرا هيچ يك از تغييرات حاصله ارثي نيست و با بذر قابل تكثير و توليد مجدد نمي باشد.دسته اي ديگر مانند دانيل و بوف عقيده دارند كه تاثير متقابل دو قسمتي كه با يكديگر زندگاني مي كنند زياد است و اين تغييرات ارثي مي باشد و حتي ممكن است منجر به ايجاد گونه جديدي بشود مانند بذري كه از پيوند كلم معمولي روي ريشه شلغم به دست مي آيد.

1- در پاره اي از درختان رنگ ميوه و يا رنگ برگ و گل در اثر انتخاب پيوند مناسب تغيير مي كند مثلاً اگر يك گوجه فرنگي را كه داراي برگهاي قرمز رنگ است روي گوجه آمريكايي پيوند كنند رنگ برگ آن تيره تر مي شود تا آنكه همان گونه را روي گوجه معمولي پيوند بزنند.

2- نتيجه ديگر اثر متقابل پايه و پيوندك مقاومت بيشتر درخت پيوندي به بيماريها و سرماي زياد مي باشد.

3- يكي ديگر از تاثيرات پيوند كردن درختي كم شدن عمر بعضی از درختان پيوندي است.هر گاه پسته معمولي را روي درختي از گونه خود و يا از گونه آتلانتيكا پيوند كنند درخت پيوندي در حدود دويست سال عمر مي كند ولي درخت پسته اي كه در آن پيوندك پسته معمولي و پايه درخت بنه با چاتلانقوش باشد بيش از 60 يال عمر نمي كند

فوايد پيوند

1- در گياهاني كه نمي توان آنها را با قلمه و يا پا جوش ازدياد نمود براي حفظ مشخصات خارجي و داخلي يعني ژنتيكي پايه مادري از پيوند استفاده مي نمايد به عبارت ديگر پيوند كردن تغييري در خواص ظاهري و يا باطني پيوندك نمي دهد.

2- درختان كهن كه به علتي قسمت هوايي ان از بين رفته و يا فرسوده شده باشد ولي ريشه آن قوي و فعال است مي توان ان درخت را به وسيله پيوند جوان كرد و اين عمل را نسبت به نوع درخت تا حداكثر 5 مرتبه تكرار نمود.

3- در درختان ضعيف كه مقدار ريشه در آنها كم بوده و يا طبيعاتاً قادر به جذب شيره خام به اندازه كافي نمي باشند با پيوند كردن شاخه ريشه داري به تنه ان جبران كمبود شيره خام را نموده قسمت هوايي چنين درختي قوي مي گردد.اين كاملاً كاملا شبيه به تزريق خون در بدن بيماري است كه مقدار زيادي از خون خود را از دست داده باشد با اين تفاوت كه نزد انسان پس از يك يا چند مرتبه تزريق كمبود خون تامين شده و تكرار عمل لازم نيست ولي در درختان اين تزريق شيره خام اضافي بايد هميشگي باشد و به اين جهت است كه با پيوند كردن پايه ريشه داري كه در نزديكي درخت مورد عمل كاشته شده براي هميشه منبع شيره خامي در دسترس آن قرار مي دهند.

4- اغلب اتفاق مي افتد كه در زمستان جانوران جونده مانند خرگوش به باغ آمده پوست درختان را مي جوند و از اين را ه اغلب باعث خشك شدن درخت مي گردند.براي نجات درخت از مرگ حتمي كافي است دو سر شاخه جوان را در بالا و زير خم حاصله از دندان جانور به طوري كه بعداً شرح خواهيم داد پيوند كنند.

پس از دو يا سه سال شاخه هاي جوان پيوند شده قوي گرديده و علاوه بر رساندن مقدار كافي شيره خام به درخت وزن قسمت هوايي آن را نيز تحمل نموده تاج درختبر جا مي ماند و در اين موقع اگر شدت آسيب زياد باشد به حدي كه نتوان باقي مانده تنه زخمي درخت را يعني قسمتس كه بين دو محل پيوند قرار گرفته نگاه داشت آن را قطع مي كنند و درخت به جاي يك تنه داراي چهار پايه خواهد شد.

5- هر گاه درختي در محل معيني نتواند به وسيله ريشه خود تهيه مواد غذايي كند از پيوند استفاده نموده درخت مطلوب را روي پايه ديگري كه قرابت و تجانس با درخت مورد بحث داشته باشد پيوند مي نمايند مانند بادام كه در اراضي مرطوب نمي توانند زندگاني كنند و يا رازقي در خاكهاي آهكي در اين صورت بادام را روي گوجه و رازقي را روي ياس معمولي كه قادربه زندگاني در خاك آهكي مي باشد پيوند مي كنند.

6- در درختاني كه روي ريشه خود ضعيف و يا زيادتر از حد معمول و لازم قوي مي شوندباغبان با پيوند نمودن اين نوع درختان روي پايه مناسب ديگر قدرت و يا ضعف قسمت هوايي درخت مورد عمل را بنابر ميل خود تغيير مي دهد.مانند پيوند درخت گلابي روي پايه به.درخت به طبيعتاً كوتاه و تقريباً درختچه است و ريشه آن نيز كم و سطحي مي باشد.پيوند درخت گلابي روي درخت به از اين ضعف و كمي ريشه استفاده نموده كوتاه و كم رشد مي شود ولي در عوض داراي ميوه شيرين تر و كمي مرغوب تر مي گردد.

7- در پاره اي از درختان مانندپسته گل نر و ماده از يكديگر مجزا و روي دو درخت جدا قرار دارد به نحوي كه اگر تمام درختان پسته در باغي به تنهايي از درخت نر يا ماده تشكيل شده باشند آن باغ هيچگاه بهره نخواهد داد.و لازم است حتماً هر دو نوع درخت را نزديك يكديگر كاشت.معمولاً در بدر تاسيس باغ پسته براي هر 9 عدد درخت پسته ماده يك درخت نر به منظور تامين مقدار لازم پلن يا گرده براي تلقيح مي كارند ولي در اغلب باغات كهنه مانند باغات پسته دامغان مشاهده مي شود كه تمام درختان باغ از نوع ماده مي باشندو مقدار حصول باغ پسته بسته به وزش باد يا وجود يك درخت يا چند درخت نر در باغات مجاور مي باشد و بنابراين اولاً درختان هر سال ميوه نمي دهندو يا اگر ميوه دار شوند، مقدار آن سيار كم مي باشد.براي رفع اين عيب و اصلاح باغ كهنه بايد از پيوند استفاده نمود.به اين طريق كه روي پاره اي از درختان ماده كه به فاسله منظمي از يكديگر قرار دارند يك شاخه را باجوانه درخت نر پيوند مي نمايند تا هر سال مقدار كافي گرده براي بارور كردن گلهاي ماده موجود باشد و بهره برداري از باغ هر سال منظم و مرتب گردد.

8- معمولاً گياهاني كه از بذر يا هر وسيله غير تناسلي به غير از پيوند به وجود مي آيند پس از مدتي زندگاني و رسيدن به حد بلوغ كه بطور متوسط 6تا 7 سال به طول مي انجامد شروع به ميوه دادن و يا گل كردن مي نمايد.در صورتي كه اگر همين درختان بوسيله پيوند زياد شوند پس از مدت كوتاهي كه حداكثر از 2تا3 و يا 4 سال تجاوز نمي كند شروع به گل كردن و ميوه دادن مي نمايد. بنابراين يكي ديگر از فوايد پيوند تسريع در بهره برداري مي باشد.

9- در آزمايشگاه ها مخصوصاً در مورد اصلاح ميوه و يا ايجاد انواع جديد بوسيله دو رگ گيري لازم است كه قبلاً نوع ميوه حاصله مورد آزمايش قرار گيرد و كاشتن بذر هميشه حصول مقصود را به تاخير مي اندازد در صورتي كه پيوند دوره آزمايش را كوتاه مي كند.

10- در پاره اي درختان پيوند قدرت بار دادن درخت پيوندي را زياد مي كند.

11- معمولاً تكثير مكرر گياهي در مدت طولاني با تقسيم ريشه يا بذر خالص نيكو و جلب توجه گياه را از بين برده و محصول نامرغوبي جايگزين ميوه يا گل مرغوب آن مي گردد و اين خاصيت در اصطلاح علمي انحطاط يا دژنرسانس نام دارد .مثلاً گل كوب را هر گاه به وسيله تقسيم غده ريشه ازدياد نمايند پس از مدتي گلها كوچك و نامرغوب مي شود.براي جلوگيري از انحطاط و يا اقلاً به تاخير انداختن آن مي توان از قلمه و يا پيوند استفاده نمود.

12- بعضي از درختان توليد پاجوش فراوان مي كنند. پاجوش زياد باعث ضعف درخت مي شود و قطع و بر طرف كردن آنها نيز دشوار و مستلزم مراقبت دائمي و هزينه مي باشد.مانند انواع ياس درختي و پاره اي از گل هاي سرخ و نسترن براي رفع اين زحمت اغلب گل يا ميوه مطلوب را روي پايه اي كه طبيعتاً پاجوش نمي دهد پيوند مي نمايند.

13- اغلب مشاهده مي شود كه درختي با دارا بودن تمام شرايط لازم براي ميوه دادن مانند سن بلوغ قدرت كافي و عدم شاخ و برگ زياد معهذا ميوه نمي دهد.علت اين امر هنوز كاملا روشن نيست ولي تجربه نشان داده است كه هر گاه چند جوانه گل از درخت همجنس روي يكي از شاخه هاي آن پيوند كنند درخت مورد عمل در سالهاي بعد مرتباً ميوه خواهد داد.

فصل پيوند

بنابر آنچه بيان شد موقع پيوند زدن زماني است كه گياه در دوره فعاليت يعني شيره نباتي در جريان باشد.بنابراين از نظر علمي در هر موقع از ستال به استثناي موقعي كه گياه در دوره استراحت به سر مي برد و شيره نباتي راكد گرديده مي توان عمل پيوند را انجام داد.

اين نظريه در عمل به اشكالاتي بر مي خورد كه عملا موقع پيوند زدن را محدود مي كند.

1- مقدار زياد شيره نباتي مانع ايجاد تماس بين پيوندك و پايه در ناحيه طبقه مولده و جوش خوردن آنها با يكديگر مي شود و به اصطلاح باغبانان پيوندك در شيره نباتي مايع مانع ايجاد تماس بين پيوندك و پايه در ناحيه طبقه مولده و جوش خوردن آنها با يكديگر مي شود و به اصطلاح باغبانان پيوندك در شيره نباتي خفه مي گردد.

2- حرارت زياد باعث تبخير فوق العاده پيوندك شده و قبل از آنكه سلولهاي طبقه مولده يكي شوند و شيره نباتي كافي به پيوندك برسد، گرما پيوندك را خشك نموده از بين مي برد.

3- سرماي زمستان و يخبندان و بطور كلي حرارت كمتر از 10 درجه در هواي اطراف پيوندك نيز مانع فعاليت سلولهاي نامبرده گرديده جوش خوردن پيوند را غير ممكن مي سازد.

بنابر آنچه گفته شد عملاً در دو فصل بطور حتم مي توان گياهان را پيوند كرد .يكي در فصل بهارپس از بيدار شدن پايه و قبل از انكه شدت جريان شيره نباتي زياد شود و يا انكه سرماي اول بهار مانع فعاليت سلولهاي قسمت هوايي گياه گردد و ديگري در اواخر تابستان و يا ائايل پائيز (بنا بر نوع درخت ) كه جريان شيره نباتي تا اندازه اي كند شده و سرماي زمستان هنوز فرا نرسيده است.بديهي است كه هر گاه ممكن شود با وسايل مناسبي از اثر سوء گرماي تابستان جلوگيري به عمل آيد و يا آنكه گرماي هواي محل اجازه دهد مي توان درفصل نامبرده نيزعمل پيوند را انجام داد.



وسايل و لوازم پيوند زدن

اين ادوات عبارتند از : اره بزرگ و كوچك – داسك – قيچي باغباني – چاقوي پيوند زني – داس مخصوص جهت تهيه پايه در پيوند اسكنه – ريسمان و چسب پيوند مي باشد.

ريسماني كه در پيوند زدن به كار مي رود بايد داراي شرايط زير باشد :

1- در مقابل آفتاب و رطوبت زود نپوسد.

2- ريسمان بايد به اندازه كافي قابل كشش باشد تا مانع نمو قطري پايه در محل پيوند نگرددزيرا اگر ريسمان فاقد اين خاصيت باشد پيوندك از بالاي محل پيوند نمو زياد نموده و متورم مي گردد در صورتي كه پايه در آن نقطه نازك و ضعيف مي ماند و اين امر ممكن است در آتيه باعث سستي درخت پيوندي گرديده و در اثر جزيي حادثه و يا وزش باد نسبتاً شديدي قسمت پيوندي درخت از پايه جدا شود.

3- ریسماني كه براي بستن به كار مي رود نبايد در اثر رطوبت كوتاه شود و يا به اصطلاح معروف « آب برود» زيرا در اين صورت ريسمان كوتاه شده به پايه و پيوندك فشار وارد آورده مانع نمو و رشد قطري شاخه مي گردد.در عين حال رطوبت و حرارت نبايد موجب طويل شدن ريسمان گردد چه در اين جالت ريسمان از دو شاخه باز شده و نتيجه مطلوب ازبستن پيوندك و پايه حاصل نمي شود.هر اندازه درخت قوي و ضخيم تر است ريسمان نيز بايد كلفت تر و محكم تر باشد.

4- ريسمان بايد به اندازه كافي محكم باشد تا در اثر قطور شدن شاخه ريسمان قبل از موقع مناسب پاره نشود.

انواع ريسمان

ريسمانهاي مختلفي كه براي بستن پيوندك به كار برده مي شود عبارت است از : ريسمان پشمي – پنبه اي – علفي و يا پوست پاره اي از درختان مانند پوست درخت بيد و غيره.

براي بستن انواع پيوند هاي نازك و متوسط ريسمان پشمي وسيله خوبي است .رطوبت در اين نوع ريسمانها تاثير ندارد.مخصوصا اگر در موقع تهيه آنها شم مورد استفاده را مدتي در روغن گذارده باشند.قوه كشش پشم نيز به اندازه كافي مي باشد.

در رسمان پنبه اي نيز تغييرات جوي مخصوصا رطوبت تاثير نداردولي قوه كشش آن كم است و در بستن درختان سريع الرشد مانع نمو قطري محل پيوند مي شود .ريسمان پنبه اي بيشتر براي بستن درختان ضخيم و آنهايي كه نمو و رشد قطري كمي دارند مورد استفاده قرار مي گيرد.

ماده اي كه براي اين منظور مورد استفاده قرار مي گيرد ، چسب پيوند نام دارد و بايد داراي خواص زير باشد:

1- چسب پيوند بايد در مقابل گرماي خورشيد اب نشود زيرا در اين صورت جوانه هايي كه زير محل پيوند قرار گرفته است ، در اثر ذوب چسب پوشيده شده و از فعاليت و نمو باز مي ماند.

2- چسب پيوند بايد به نحوي تركيب شود كه در مقابل سرماي اتفاقي ترك نخورد و منفذي بزاي تبخير پيوند و دخول آب و هوا زير پيوند و پوست درخت ايجاد نشود.

3- چسب پيوند بايد به اندازه كافي نرم باشد تا بتوان آنرا به آساني روي شكافها و درخت ماليد .

4- چسب پيوند بايد غير قابل نفوذ به آب و هوا باشد.

5- چسب پيوند بايد از موادي تركيب شده باشد كه مضر براي سلامتي درخت نباشد ، يعني پوست درخت را نسوزاند و سلولهاي جوان را نكشد.

چسب پيوند از مخلوط كردن اجسام مختلف كه هر كدام داراي چند يا يكي از خواص نامبرده مي باشد به دست مي آيد و اين اجسام عبارت است از : صمغ –سقز – قير- زفت – موم – پيه- روغن كتان – پارافين – دوده – گل افرا – و در بعضي موارد الكل و تربانتين .در عمل تعداد معيني از اجسام نامبرده را به نسبت معين با يكديگر مخلوط نموده مورد استفاده قرار مي دهند.

تركيب و تهيه چند نوع چسب

مخلوط اول : زفت 300 گرم – رزين 100 گرم – موم 50 گرم – پيه 25 گرم – گل افرا 25 گرم.

كليه مواد نامبرده به غير از گل افرا را بعد ازخرد كردن باهم ذوب نموده پس از ان گل افرا را اضافه مي كنند.بعد از آنكه در اثر بهم زدن ملوط يكنواختي تهيه شد ، ان را در آب سرد ريخته آنقدر مالش مي دهند تا يك جسم كروي و سفتي به دست ايد.

مخلوط دوم: رزين 250 گرم – زفت 750 گرم – پيه 250 گرم – و گل افرا 500 گرم .رزين و زفت از طرفي و پيه از طرف ديگر عليحده ذوب و بعداً مخلوط شده به مجموع مواد مذاب نامبرده گل افرا را اضافه مي كنند.

مخلوط سوم : رزين 5 قسمت – زفت 3 قسمت – پيه 1 قسمت – گل افرا 2 قسمت.

دو جسم اول را عليحده و پيه را جداگانه ذوب نموده باهم مخلوط مي كنند و بعد گل افرا را اضافه مي نمايند.

مخلوط چهارم : موم 2 قسمت – صمغ (رزين ) 4 قسمت – پيه 1 قسمت.

مخلوط پنجم:موم 400 گرم – پيه 150 گرم – سقز 100 گرم.

مخلوط ششم : موم 5 قسمت صمغ (رزين ) 16 قسمت -روغن كتان 1 قسمت – دوده يا افرا 2 قسمت.

به طوريكه ملاحظه مي شود انواع چسب و طرز تهيه آن متفاوت استو هر باغبان بايد مطابق آب و هواي منطقه خود با مواد نامبرده چسب مناسبي تهيه كند.

چسب سرد

مخلوط اول : رزين 1000 گرم – موم 500 گرم – الكل 180 سانتي متر مكعب

مخلوط دوم: زفت 5000 گرم – گچ نرم 1200 گرم – اكل صنعتي 900 گرم - تربانتين 600 گرم موم 100 گرم.

زفت و موم را جداگانه ذوب نموده مخلوط مي كنند سپس الكل و تربانتين را با هم در مخلوط بالا ريخته مدتي هم مي زنند بعد گچ را به تدريج اضافه مي كنند و آنقر هم مي زنند تا محلول يك دستي به دست آيد.اين چسب مانند كليه چسب هاي سرد بايد پس از سرد شدن مورد استفاده قرار گيرد.

مخلوط سوم : زفت 1100 گرم – پيه 500 گرم – موم 250 گرم – الكل صنعتي 250 گرم.

براي نگهداري چسب سرد بايد مقدار كمي از آن را در جعبه فلزي كه در آن كاملاً بسته شود و هيچ منفذي براي تبخير الكل يا تربانتين نداشته باشد قرار دهند.

طرزاستعمال چسب پيوند

هنگام استعمال چسب نكات زير بايد مورد توجه قرار گيرد:

1- كليه زخمهاي درخت و محل پيوند را بايد فوراً و بدون وقت پس از انجام عمل پيوند با چسب بپوشانند.

2- در مصرف چسب نبايد صرفه جويي كرد يعني با يد به مقدار زياد آن را روي زخمهاي درخت قرار داد.تا از نفوذ آب و هوا زير پوست گياه به حداكثر و به طور موثري جلوگيري به عمل آيد.

3- در انتهاي پيوندك اگر بريدگي وجود داشته باشد بايد آن را نيز زير چسب پيوند پوشانيد.

4- در صورتي كه چسب گرم مورد استفاده قرار گيرد درجه حرارت آن بايد به اندازه اي باشد كه انگشتان بتوانند تحمل آنرا بنمايند زيرا در غير اينصورت گرماي زياد چسب باعث سوختن پوست و كشته شدن سلولهاي زنده طبقه مولد و بطور كلي تمام سلولهاي نبات كه با چسب تماس دارند مي گردد.

انتخاب پايه و پيوندك

پايه و پيوندك بايد هر كدام داراي خواص و صفاتي باشد تا پيوند زدن ممكن و يا از نظر اقتصادي مقرون به صرفه گردد.

1- انتخاب پايه: بهترين پايه بايد داراي شرايط زير باشد:

مقاومت به سرما-اين موضوع در نواحي گرمسير و يا نقاطي كه داراي آب و هواي معتدل مي باشندچندان داراي اهميت نيست ولي در مناطث سردسير براي دوام درخت پيوندي و برداشت بهره كافي بايد پايه هايي انتخاب نمود كه در مقابل سرماي سردترين زمستان محل مقاومت كند و مخصوصاً اين نكته را بايد در نظر گرفت كه مقاوت پايه به اين عمل بايد بيشتر از مقاومت پيوندك باشد چه اگر پايه به سرما حياي تر از پيوندك باشد در سالهاي خيلي سرد و فوق العاده درخت پيوندي به كلي از ريشه خشك مي شود در صورتي كه اگر مقاومت آن زيادتر شد.در چنين سالي هر وقت پيوندك در اثز سرما ازبين رفت مي توان ازريشه قوي يا زياد پايه كه د مقابل سرما اثتقامت كرده استفاده نموده مجدداً آن را پيوند كرد.در اين صورت نمو پيوندك سريع بوده زودتر از درختي كه پايه آن جوان و ضعيف است ميوه خواهد داد.

2-ازدياد پايه: براي پايه نوعي را بايد انتخاب نمود كه تكثير آن به آساني و با هزينه كم ميسر باشد و مخصوصاً تا جايي كه ممكن است بايد پايه را بوسيله غير تناسلي ازدياد كرد زيرا فقط در اين صورت است كه پايه ها يكنواخت و از يك جنس بوده و با در نظر گرفتن اثر متقابل پايه و پيوندك در يكديگر باغ يكنواخت به دست مي آيد و بهره برداري از آن آسانتر و كم هزينه تر مي شود.

3- مقاومت به بيماريها: يكي از شرايط مهم در انتخاب پايه مقاومت آن به انواع مختلف بيماريها و آفات مي باشد .مثلا درباره انواع مو كه از نظر علمي به ويتيس وينفرا معروف است ( كليه موهاي ايران از اين نوع است ) مورد حمله حشره زير زميني واقع مي گردد كه فيلكسر نام دارد.اين آفت روي ريشه مو زندگاني مي كند و در مدت نسبتاً كمي درخت را خشك نموده از بين مي برد.در مقابل موهاي محلي ايران يك نوع ديگردرخت انگور يافت مي شود كه اصل آن از آمريكا بوده و اين حشره به ريشه آن صدمه نمي زند.

خوشبختانه اين آفت در ايران مشاهده نشده ولي هر گاه در ناحيه شيوع يافت بايد موي ايراني را روي پايه آمريكايي پيوند نمود.تا بوته انگور از گزند فليكسر در امان بماند.

4- آساني عمل پيوند زدن:پوست پاره اي از گياهان به سختي از چوب جدا مي شود ودر بعضي ديگر پوست به اندازه اي نازك است كه جدا كردن آن از چوب غير مقدور مي باشد.و اين موضوع در پيوند تاجي و شكمي داراي اهميت فراوان است.بنابراين در مورد پيوند كردن بايد نوعي از گياه به عنوان پايه انتخاب شودكه به آساني بتوان پوست آن را از چوب جدا نمود.

5- مقدار و نوع ريشه:نباتاتي كه دارا يريشه سطحي و قوي مي با شند بر گياهاني كه داراي ريشه عمودي و ضعيف مي باشند از نظر پايه ترجيح دارند چه تغيير مكان دادن درختانيكه ريشه سطخي دارند به مراتب آسانتر و موفقيت

پیوند از نظر فیزیولوژیكی و بیولوژی
پیوند زدن كه در حقیقت عبارت از زخم كردن و قطع مقدار زیادی از شاخ و برگ گیاه و بعداً مجبور كردن دو نبات مختلف به زندگانی با یكدیگر است، تغییرات فیزیولوژیكی و بیولوژیكی مخصوصی در گیاه پیوندی جدید به وجود می آورد.
جوش خوردن پیوندك و پایه
برای اینكه فسمت های مختلف دو گیاه بتواند با یكدیگر زندگانی كرده  و تولید نهال جدید كند و بهره كافی دهد باید اتصال این دو قسمت با یكدیگر كامل باشد یعنی باهم جوش خورده  یكی شود.این موضوع ممكن نیست مگر آنكه پایه و پیوندك با یكدیگر نمو نموده و سلولهای محل اتصال با یكدیگر شروع به فعالیت كرده نسج جوانی به وجود آورد.برای حصول این مقصود، باید دو طبقه مولده پایه و پیوندك با یكدیگر منطبق شده به یكدیگر بچسبند یعنی هیچ قسم مانع از مایع  یا جامد  و یا بخار بین آنها قرار نگیرد.
در نباتات علفی تقریباً تمام سلولهای پایه و پیوندك نمو كرده یك نوع سنجش پارانشیمی تولید می كند كه فضای بین پایه و پیوندك را پر می نماید.در نباتات خشبی این عمل تقریباً فقط بوسیله سلولهای طبقه مولده انجام می گیرد.پس از آنكه فضای بین پایه و پیوند به وسیله این نسج پر شد یك طبقه از سلولهای آن تبدیل به طبقه مولده شده و شبیه پلی رابط بین طبقه مولده پایه  و این طبقه در پیوندك می شود كه من بعد مانند كامبیوم معمولی درخت  در داخل  تولید آوندهای چوبی نموده  و در خارج تشكیل آوندهای آبكشی می دهدو بدین ترتیب اتصال و یكسره شدن آوندها از پایه به پیوند عملی می شود.
در نباتات دو لپه اگر مانع تجانس پایه و پیوندك در بین نباشد جوش خوردن  دو قسمت درخت پیوندی حتمی است ولی در نباتات یك لپه این امر غیر ممكن است و اگر هم پایه با پیوندك جوش بخورد دوام آن حداكثر یك سال خواهد بود.( بنا بر تجربیات شوبرت در كتاب مولیش) علت عدم موفقیت درپیوند كردن  نباتات یك لپه مانند درخت خرما ، فقدان ساختمان ثانوی  و عدم وجود طبقه مولده متصل  به هم می باشد.
قرابت پیوندك با پایه
جوش خوردن پایه و پیوندك تابع دقت  در عمل قرار دادن پیوندك روی پایه می باشد ، یعنی دو طبقه مولده باید حتماً با یكدیگر تماس حاصل كنند ولی برای منظور مورد بحث یعنی جوش خوردن  دو قسمت  با یكدیگر  این شرط كافی نیست زیرا علاوه بر لزوم تطبیق دو طبقه مولده طبیعت دو گیاه  مورد عمل نیز باید با یكدیگر وفق دهد و یا به عبارت دیگر  تجانس و قرابتی  نیز بین انها برقرار باشد.تا عمر درخت پیوندی زیاد شده  و بهره كافی دهد.در پاره ای از نباتات مشاهده می شود كه دو نوع گیاه مختلف مانند درخت گلابی و درخت به كاملاً با یكدیگر جوش خورده تولید درختی پر بهره و نسبتاً قوی می نماید.در بعضی از درختان دیگر حتی افراد یك جنس را كه ژانر می نامند نمی توان با یكدیگر پیوند نمود مثلاً  سیب و گلابی كه هر دو از یك جنس ولی جور مختلف می باشند اغلب با یكدیگر جوش نمی خورند و اگر هم اتفاقاً پایه .و پیوندك با یكدیگر جوش خورد عمر درخت پیوندی خیلی كوتاه می باشد و از نظر اقتصادی كم بهره خواهد بود.این قرابت و تجانس كه امری است طبیعی  گاهی به اندازه كار پیوند زدن را مشك می كند كه  پاره ای از درخت های سیب  را نمی توان با یكدیگر پیوند نمود.مثلاً درخت سیبی كه دارای چوب نرم است و درخت سیبی كه چوب آن سخت می باشد با یكدیگر قابل پیوند نیست.
موضوع تجانس بین پایه و پیوند كه از مسائل مهم پیوند زدن  و یكی از شرایط  لازم موفقیت در عمل پیوند می باشد كاملاً تجربی است .یعنی فقط عمل و ازمایش نشان می دهد كه چه نوع گیاهی  یانبات دیگر  قابل پیوند كردن است.
در قاعده عمومی و بطور كلی می توان گفت  كه گونه های مختلف یك جنس با یكدیگر قابل پیوند كردن می باشد.موفقیت در پیوند دو جنس مختلف مشكل و به طور استثناء   حاصل می شود ودر چنین مواقع درخت پیوندی ضعیف  و یا كم عمر است و پیوند افراد و خانواده مختلف با یكدیگر غیر ممكن است.
اثر متقابل پیوندك  و پایه روی یكدیگر و نتایج آن
عده ای از دانشمندان ( من جمله مولیش) معتقد هستند كه پایه و پیوندك در یكدیگر تاثیر ندارند زیرا هیچ  یك از تغییرات حاصله ارثی نیست  و با بذر قابل تكثیر  و تولید مجدد نمی باشد.دسته ای دیگر مانند دانیل و بوف عقیده دارند كه تاثیر متقابل دو قسمتی كه با یكدیگر  زندگانی می كنند زیاد است  و این  تغییرات ارثی می باشد  و حتی ممكن است  منجر به ایجاد  گونه جدیدی بشود مانند بذری كه  از پیوند كلم معمولی روی ریشه شلغم به دست می آید.
1- در پاره ای از درختان رنگ میوه  و یا رنگ برگ  و گل در اثر انتخاب پیوند مناسب تغییر می كند مثلاً اگر یك گوجه فرنگی را كه دارای برگهای قرمز رنگ است روی گوجه آمریكایی پیوند كنند  رنگ برگ آن تیره تر می شود تا آنكه همان گونه را روی گوجه معمولی پیوند بزنند.
2- نتیجه دیگر اثر متقابل پایه و پیوندك  مقاومت بیشتر درخت پیوندی به بیماریها و سرمای زیاد می باشد.
3- یكی دیگر از تاثیرات پیوند كردن درختی كم شدن  عمر بعضی از درختان پیوندی است.هر گاه پسته معمولی را روی درختی از گونه خود و یا از گونه آتلانتیكا پیوند كنند درخت پیوندی در حدود دویست سال عمر می كند ولی درخت پسته ای كه در آن پیوندك پسته معمولی و پایه درخت بنه با چاتلانقوش باشد بیش از 60 یال عمر نمی كند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: درسی، ،
نويسنده : حسن طاوسی